محل تبلیغات شما

حضرت شعیا علیه السلام

شعیا بر مردمی مبعوث شد کهپادشاهی بنام (صدقیا) داشتند. ابتدا آنان بر آئین وحدانیت خدا ایمان داشتند و مردمیدرستکار بودند، تا اینکه در دین خود بدعت تازه ای نهادند.

خداوند در پاسخ سرکشی آنهاپادشاه بابل را مأمور حکومت آنان گردانید. اما آن قوم دست به دعا برداشتند و توبه کردند.خداوند نیز توبه آنان را بخاطر پدران صالحشان پذیرفت. صبح گاهان مردم مشاهده کردندکه تمامی سپاه بابل در اردوگاه خود به هلاکت رسیدند و فقط پانزده نفر از آنها از جملهبخت نصر از خشم الهی جان سالم به در بردند. و بار دیگر صدقیا را بر آنان حاکم کرد.صدقیا مردی صالح و متدین بود تا زمانی که صدقیا بر مردم حکومت می کرد، مردم به آئینیکتاپرستی و اطاعت پیامبر خود باقی ماندند.

او به فرمان خدا مأمور شد تاقوم خود را از گنهکاری و بزهکاری باز دارد و آنها را بار دیگر به ایمان و خداپرستیفرا خواند. پروردگار به شعیا وحی فرستاد که به زودی جان صدقیا را خواهم ستاند.

بهتر است از او بخواهی برایخود جانشینی انتخاب کند. شعیا وحی خداوند را به صدقیا رساند. صدقیا به تضرع و زاریپرداخت و از آنکه نتوانست توشه ای برای خود فراهم کند، ابراز پشیمانی کرد و از خداوندخواست تا اجلش را به تأخیر اندازد. خداوند نیز دعای او را مستجاب کرد و پانزده سالدیگر بر عمر او افزود. بعد از مرگ صدقیا مردم بار دیگر به سرکشی و گناه روی آوردند.

خداوند به شعیا وحی فرستادکه به زودی یکصد و چهل هزار نفر از افراد شرور و گنهکار و شصت هزار از خوبان امت تونابود می شوند. شعیا پرسید؛ گناه خوبان در این میان چیست؟ پروردگار فرمود؛ آنها باگنهکاران همنشینی داشتند و هیچ گاه بر آنان به خشم نگاه نکردند و از معاشرت با آنانناراحت نبودند.

شعیا به سوی قومش رفت تا آنانرا ارشاد کند. اما آنها نه تنها دعوتش را و ارشادهایش را گوش ندادند بلکه تصمیم بهقتلش گرفتند. شعیا از میان ان قوم سرکش گریخت و خود را در داخل تنه درختی پنهان کرد.اما شیطان گوشه لباسش را به مردم نشان داد و آنان با اره ای بزرگ درخت را به همراهشعیا از وسط جدا کردند.

بعد از شعیا پیامبری بنام حبقوقبر آن قوم مبعوث گشت. او خطاب به قومش گفت؛ تورات خبر از ظهور کتابی روشن می دهد کهاز کوه فاران بر سراسر گیتی پرتو می افکند و آسمان از ستایش محمّد و امت او لبریز است.

مردی سوار بر شترش خشکی رادر نوردیده و کتابی تازه برای ما به ارمغان می آورد. ظهور او بعد از ویرانی بیت المقدسخواهد بود.

اما آن قوم گفته های حبقوقرا نیز نپذیرفتند و تصمیم به قتل او گرفتند. تا اینکه پروردگار آن قوم سرکش و نافرمانرا به هلاکت و جزای اعمالشان رساند.

اقتباس از کتب؛ قصص الانبیاء،ص 60؛ علل الشّرایع، ج 1، ص 77؛ کامل ایارات، ص 64؛ امالی شیخ صدوق، ص 40؛ داستانپیامبران، اکبری، ص 224؛ تکیه گاهان خسته دل، محمدی، ص 119؛ قصه های قرآن، آزرمی، ص317.

منبع :

https://goo.gl/L2rWoa

 

 

شرح مختصری از زندگی حضرت انوش بن شیث بن آدم (ع)

زندگی‌نامه شعیای نبی(ع)

حضرت شعیا علیه السلام

شعیا ,آنان ,صدقیا ,ص ,خداوند ,قوم ,را به ,آن قوم ,بار دیگر ,شعیا وحی ,و از

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

tnevasraimon مطالب اینترنتی James's blog وبسایت رسمی ورودی 95 پزشکی دانشگاه ایران blananwiecrys برترین بازی و برنامه های کامپیوتر آسمان آبی Micheal's page payguzale امپراطوری قلب ها